معنی اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن, معنی اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا پ شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن, معنی اbاci aicfاjd، /اsfاj، pt' j'k mاcاka (lamc dا , aicd cا) lcbj، fmsdgi /gdsاbاci mljتcg lcbj, معنی اصطلاح اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن, معادل اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن, اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن چی میشه؟, اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن یعنی چی؟, اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن synonym, اداره شهربانی، پاسبان، حفظ نظم وارامش (کشور یا , شهری را) کردن، بوسیله پلیساداره وکنترل کردن definition,